[فعل]

sprühen

/ˈʃpʁyːən/
فعل گذرا
[گذشته: sprühte] [گذشته: sprühte] [گذشته کامل: gesprüht] [فعل کمکی: haben ]

1 افشاندن اسپری کردن، پاشیدن

  • 1.Haarspray sprühen
    1. افشانه مو را اسپری کردن
  • 2.Ich sprühte das Wasser auf die Blätter der Rose.
    2. من آب را بر روی برگ‌های رز افشاندم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان