[اسم]

der Steckbrief

/ˈʃtɛkˌbʀiːf/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Steckbriefe] [ملکی: Steckbrief(e)s]

1 نمایه شرح حال

  • 1.Die Teilnehmer fertigten Steckbriefe von sich an.
    1. شرکت کنندگان، نمایه‌های خودشان را تنظیم کردند.

2 اطلاعیه (تحت تعقیب)

  • 1.Ich habe den Steckbrief dabei, ich kann ihn dir zeigen.
    1. من اطلاعیه (تحت تعقیب) را همراهم دارم و می‌توانم به تو نشانش بدهم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان