[اسم]

der Stopp

/ʃtɔp/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Stopps] [ملکی: Stopps]

1 توقف ایست

  • 1.Legen wir einen kleinen Stopp ein.
    1. ما یک توقف کوتاه انجام می‌دهیم.
  • 2.Stopp! Da sind zu viele Autos, es ist zu gefährlich, die Straße hier zu überqueren.
    2. ایست! اینجا ماشین‌های خیلی زیادی هستند، اینجا خیلی خطرناک است که از خیابان بگذری.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان