[اسم]

der Studienfreund

/ʃtˈuːdiːnfrˌɔønt/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Studienfreunde] [ملکی: Studienfreund(e)s] [مونث: Studienfreundin]

1 دوست دوران دانشجویی

  • 1.Mein alter Studienfreund hat versprochen, uns zu helfen.
    1. دوست دوران دانشجویی سابق من قول داده‌است که به ما کمک کند.
  • 2.Sie kennen sich seit drei Jahren, lernten sich auf der Hochzeit von Studienfreunden kennen.
    2. آن‌ها همدیگر را از سه سال پیش می‌شناسند، با هم در عروسی دوستان دوران دانشجویی (خود) آشنا شدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان