Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . دوست دوران دانشجویی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
der Studienfreund
/ʃtˈuːdiːnfrˌɔønt/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Studienfreunde]
[ملکی: Studienfreund(e)s]
[مونث: Studienfreundin]
1
دوست دوران دانشجویی
1.Mein alter Studienfreund hat versprochen, uns zu helfen.
1. دوست دوران دانشجویی سابق من قول دادهاست که به ما کمک کند.
2.Sie kennen sich seit drei Jahren, lernten sich auf der Hochzeit von Studienfreunden kennen.
2. آنها همدیگر را از سه سال پیش میشناسند، با هم در عروسی دوستان دوران دانشجویی (خود) آشنا شدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
studentenausweis
stretching
streetworker
streaming-dienst
straßen-zeitschrift
studiogast
stylish
suchfenster
suchthilfe
suchtproblem
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان