[اسم]

das System

/zɪsˈteːm/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Systeme] [ملکی: Systems]

1 سیستم چهارچوب

  • 1.Ich kenne Ihr System nicht. Können Sie es mir erklären?
    1. من چهارچوب شما را نمی‌شناسم. می‌توانید آن را برای من توضیح دهید؟
  • 2.Welches Betriebssystem hast du?
    2. از چه سیستم عاملی استفاده می‌کنی؟

2 نظام

  • 1.ein parlamentarisches System
    1. یک نظام پارلمانی
  • 2.Es gibt in Europa verschiedene politische Systeme.
    2. در اروپا نظام‌های سیاسی متفاوتی وجود دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان