[اسم]

der Tennisplatz

/tˈɛnɪsplˌats/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Tennisplätze] [ملکی: Tennisplatzes]

1 زمین تنیس

  • 1.Ich brauche einen Rettungswagen am Tennisplatz.
    1. من به یک آمبولانس در زمین تنیس نیاز دارم.
  • 2.Pool, Tennisplatz und die Bar durften aber auch von anderen Touristen, die ins Dorf kamen, genutzt werden.
    2. استخر، زمین تنیس و بار هم می‌توانند توسط توریست‌های دیگر که به روستا آمده‌اند مورد استفاده قرار گیرند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان