Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . نظری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
theoretisch
/teoˈʀeːtɪʃ/
غیرقابل مقایسه
1
نظری
تئوریک
1.Ich habe die theoretische Prüfung bestanden. Nach der praktischen habe ich den Führerschein.
1. من امتحان تئوریک را گذراندم. بعد از امتحان عملی گواهینامه خواهم داشت.
2.Ich werde erstens die theoretischen Grundlagen darstellen.
2. من میخواهم در ابتدا پایههای نظری را تشریح کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
theologisch
theologie
theologe
theodor
themse
theorie
therapeut
therapeutisch
therapie
therapieren
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان