[صفت]

top

/tɒp/
غیرقابل مقایسه

1 عالی بسیار خوب

مترادف و متضاد ausgezeichnet
  • 1.Die Klimaanlage funktioniert top.
    1. دستگاه تهویه هوا بسیار خوب کار می‌کند.
  • 2.Die Lebensqualität in Frankfurt ist top.
    2. کیفیت زندگی در فرانکفورت عالی است.
[اسم]

das Top

/tɒp/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Tops] [ملکی: Tops]

2 تاپ بلوز بالاتنه

  • 1.Das ist mein Top.
    1. این تاپ من است.
  • 2.Das Top hat keine Ärmel.
    2. بلوز بالاتنه هیچ آستینی ندارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان