[اسم]

der Topf

/tɔpf/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Töpfe] [ملکی: Topf(e)s]

1 قابلمه

  • 1.Das Essen ist im Topf.
    1. غذا در قابلمه است.
  • 2.Wir haben den Topf ganz leer gegessen.
    2. ما قابلمه را تا (حد) خالی‌شدن خوردیم [هرچیزی در قابلمه بود، خوردیم].

2 گلدان

  • 1.Dieses Jahr haben wir keine Töpfe mit Blumen auf dem Balkon.
    1. امسال ما هیچ گلدانی با گل در بالکن نداریم.
  • 2.Ich wollte nur Blumen in den Topf pflanzen.
    2. من فقط می‌خواستم گل‌ها را در گلدان بکارم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان