[اسم]

das Tor

/toːɐ̯/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Tore] [ملکی: Tor(e)s]

1 گل (فوتبال)

  • 1.Die Mannschaft konnte vier Tore schießen.
    1. این تیم توانست چهار گل بزند.
  • 2.Klaus hat bis jetzt die meisten Tore für die Mannschaft geschossen.
    2. "کلاووس" تا به حال بیشتری گل ها را برای تیم زده.

2 دروازه در

  • 1.Ab jetzt bleibt das Tor geschlossen.
    1. از حالا به بعد دروازه بسته می ماند.
  • 2.Öffnet das Tor!
    2. در را باز کن!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان