Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . نوع
2 . آدم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
der Typ
/tyːp/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Typen]
[ملکی: Typs]
1
نوع
مدل
1.Autos dieses Typs sind besonders selten.
1. ماشین های این مدلی خیلی کمیاب هستند.
2.Von diesem Typ Kaffeemaschine haben wir keine mehr auf Lager.
2. از این نوع قهوه ساز، ما دیگر در انبار نداریم.
2
آدم
فرد
1.Mein Nachbar ist ein netter Typ.
1. همسایه من آدم خوبی است.
2.Was für ein Typ bist du? Was machst du gerne?
2. چطور آدمی هستی؟ دوست داری چه کارهایی بکنی؟
تصاویر
کلمات نزدیک
tycoon
twittern
tv-serie
tutor
tuten
type
typhus
typisch
tyrann
tyrannei
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان