Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . برانداز کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
sich umschauen
/ˈʊmˌʃaʊ̯ən/
فعل بازتابی
[گذشته: schaute um]
[گذشته: schaute um]
[گذشته کامل: umgeschaut]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
برانداز کردن
به دور و بر نگاه انداختن
1.Der Kunde schaute sich im Geschäft um.
1. مشتری در مغازه به دور و بر نگاه انداخت.
2.Die Kriminalpolizei hat sich in seiner Wohnung umgeschaut.
2. پلیس جنایی، خانهاش را برانداز کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
umschalttaste
umschalten
umsatz
umsatteln
umrüsten
umschlag
umschlagen
umschreiben
umschreibung
umschrift
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان