[قید]

umsonst

/ʊmˈzɔnst/
غیرقابل مقایسه

1 رایگان به صورت رایگان

  • 1.Die Reparatur während der Garantiezeit ist umsonst.
    1. تعمیرات در طول دوره گارانتی رایگان است.
  • 2.Ich musste nichts bezahlen. Die Reparatur war umsonst.
    2. من نباید هیچ‌چیز می‌پرداختم، تعمیرات رایگان بود.

2 بی فایده

  • 1.Nichts hat geholfen, es war alles umsonst.
    1. هیچ چیز کمکی نکرد، همه اینها بی فایده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان