[صفت]

unerwartet

/ˈʊnɛɐ̯ˌvaʁtət/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: unerwarteter] [حالت عالی: unerwartetsten]

1 غیر منتظره ناگهانی

  • 1.Der Rücktritt des Ministers kam unerwartet.
    1. کناره‌گیری وزیر، ناگهانی بود. [ناگهانی انجام شد.]
  • 2.Ein unerwarteter Knall versetzte das Publikum in Panik.
    2. یک صدای غیر منتظره، جمعیت را به وحشت انداخت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان