Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . برچسب
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
die Vignette
/vɪnˈjɛtə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Vignetten]
[ملکی: Vignette]
1
برچسب
تابلو
1.Der Preis soll vermutlich 60 Euro pro Vignette betragen.
1. قیمت بایستی 60 یورو به ازای هر برچسب باشد.
2.Die Autobahngebühr wird durch den Kauf einer Vignette entrichtet.
2. مالیات بزرگراه به وسیله خرید یک برچسب پرداخت میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
vietnamesisch
vierzigste
vierzig
vierzehntägig
vierzehnte
vikar
viktor
viktorianisch
villa
villenviertel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان