Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . نشانهگیر
2 . قسمت متحرک کلاه ایمنی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
das Visier
/viˈziːɐ̯/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Visiere]
[ملکی: Visier(e)s]
1
نشانهگیر
etwas im Visier haben
چیزی را تحت نظر داشتن
1. Jemand hat mich und meine Familie im Visier.
1. شخصی، من و خانوادهام را تحت نظر دارد.
2. Nach allem, was heute passiert ist, werden sie dich im Visier haben.
2. بعد از همه (آن) چیزی که امروز اتفاق افتاده است، آنها شما را زیر نظر خواهند داشت.
2
قسمت متحرک کلاه ایمنی
قسمت شیشهای کلاه ایمنی
تصاویر
کلمات نزدیک
visage
virusinfektion
virus
virtuosität
virtuose
vision
visite
visitenkarte
visuell
visum
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان