[اسم]

das Visier

/viˈziːɐ̯/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Visiere] [ملکی: Visier(e)s]

1 نشانه‌گیر

etwas im Visier haben
چیزی را تحت نظر داشتن
  • 1. Jemand hat mich und meine Familie im Visier.
    1. شخصی، من و خانواده‌ام را تحت نظر دارد.
  • 2. Nach allem, was heute passiert ist, werden sie dich im Visier haben.
    2. بعد از همه (آن) چیزی که امروز اتفاق افتاده است، آن‌ها شما را زیر نظر خواهند داشت.

2 قسمت متحرک کلاه ایمنی قسمت شیشه‌ای کلاه ایمنی

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان