[قید]

vorwiegend

/ˈfoːɐ̯ˌviːɡn̩t/
غیرقابل مقایسه

1 اغلب بیشتر، عمدتا

  • 1.Am Wochenende ist er vorwiegend bei seinen Eltern.
    1. در آخر هفته او اغلب پیش والدینش است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان