[فعل]

wahrnehmen

/ˈvaːɐ̯ˌneːmən/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: nahm wahr] [گذشته: nahm wahr] [گذشته کامل: wahrgenommen] [فعل کمکی: haben ]

1 حس کردن احساس کردن، متوجه شدن

مترادف و متضاد aufnehmen
  • 1.Manche Tiere nehmen Töne wahr, die Menschen nicht wahrnehmen können.
    1. برخی حیوانات متوجه صداهایی می‌شوند که انسان‌ها نمی‌توانند متوجه شوند.
  • 2.Nehmen Sie den Geruch wahr?
    2. آیا شما بو را حس می‌کنید؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان