[اسم]

die Wasserleitung

/ˈvasɐlaɪ̯tʊŋ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Wasserleitungen] [ملکی: Wasserleitung]

1 لوله آب

مترادف و متضاد Wasserrohr
  • 1.Die Wasserleitung ist gebrochen.
    1. لوله آب شکسته‌است.
  • 2.Wenn man ein Leck in einer Wasserleitung bemerkt, muss man das schnell abdichten.
    2. وقتی‌که آدم متوجه روزنه‌ای در لوله آب می‌شود باید بلافاصله آن را عایق‌بندی کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان