[اسم]

die Wirksamkeit

/ˈvɪʁkˌzaːmkaɪ̯t/
غیرقابل شمارش مونث
[ملکی: Wirksamkeit]

1 کارایی اثر

  • 1.Die Wirksamkeit der neuen Strategie muss geprüft werden.
    1. کارایی استراتژی‌های جدید باید راست‌آزمایی بشود.
  • 2.Ich zweifle an der Wirksamkeit des Medikaments.
    2. من به کارایی دارو شک دارم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان