[صفت]

zahm

/ʦaːm/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: zahmer] [حالت عالی: zahmsten]

1 رام (حیوان) اهلی

  • 1.Er ist zahm, du darfst ihn streicheln.
    1. او رام است، میتوانی که او را نوازش کنی.
  • 2.Ist der Vogel zahm?
    2. آیا پرنده اهلی است؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان