[اسم]

der Zahn

/t͡saːn/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Zähne] [ملکی: Zahn(e)s]

1 دندان

  • 1.Das Kleinkind bekommt seine ersten Zähne.
    1. بچه اولین دندان‌هایش را درمی‌آورد.
  • 2.Der Zahn tut mir schon lange weh.
    2. این دندان مدت‌هاست که درد می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان