[اسم]

der Zeitmangel

/tsˈaɪtmˌaŋəl/
غیرقابل شمارش مذکر
[ملکی: Zeitmangels]

1 کمبود وقت

  • 1.Aus Zeitmangel konnte er an der Veranstaltung nicht teilnehmen.
    1. او به‌خاطر کمبود وقت نتوانست در مراسم شرکت کند.
  • 2.In dem Brief konnte ich nicht alles beantworten, aus Zeitmangel.
    2. من در نامه نتوانستم به همه‌چیز پاسخ دهم، به‌خاطر کمبود وقت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان