Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . برگه یادداشت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
der Zettel
/ˈtsɛtəl/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Zettel]
[ملکی: Zettels]
1
برگه یادداشت
برگه، کاغذ کوچک
1.Ich habe dir auf einen Zettel geschrieben, was du einkaufen sollst.
1. من روی یک برگه یادداشت برای تو نوشتهام که چه چیزهایی باید بخری.
2.Schreib die Telefonnummer auf den Zettel!
2. شماره تلفن را روی برگه یادداشت بنویس!
تصاویر
کلمات نزدیک
zetern
zerzaust
zerzausen
zerwürfnis
zertrümmern
zeug
zeuge
zeugen
zeugenaussage
zeugnis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان