[اسم]

der Zeuge

/ˈt͡sɔɪ̯ɡə/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Zeugen] [ملکی: Zeugen] [مونث: Zeugin]

1 شاهد

  • 1.Die Polizei sucht noch Zeugen für den Unfall.
    1. پلیس هنوز به دنبال یک شاهد برای حادثه است.
  • 2.Die Zeugin konnte sich genau an die Tatzeit erinnern.
    2. شاهد دقیقا می توانست زمان جرم را به یاد آورد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان