[اسم]

die Zulassung

/ˈt͡suːˌlasʊŋ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Zulassungen] [ملکی: Zulassung]

1 پذیرش اجازه

مترادف و متضاد Erlaubnis Genehmigung
  • 1.Er erhielt keine Zulassung für das Studium.
    1. او هیچ پذیرشی برای تحصیل دریافت نکرد.
  • 2.Meine Freunde und ich feierten unsere Zulassung zu einer Spitzenuniversität.
    2. من و دوستم پذیرشمان از یک دانشگاه برتر را جشن گرفتیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان