Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . در آخر
2 . آخرین بار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
zuletzt
/tsuˈlɛtst/
غیرقابل مقایسه
1
در آخر
در پایان، بعد از همه
1.Die Kleider packen wir zuletzt ein.
1. لباس ها را در آخر بسته بندی می کنیم.
2.Diese Arbeit werde ich zuletzt machen
2. این کار را من در آخر انجام می دهم.
2
آخرین بار
1.Vorige Woche habe ich ihn zuletzt gesehen.
1. آخرین بار که او را دیدم هفته پیش بود.
2.Wir haben uns vor drei Jahren zuletzt gesehen.
2. ما همدیگر را آخرین بار سه سال پیش دیدیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
zulegen
zulaufen
zulauf
zulassungsbedingung
zulassung
zuliebe
zulieferer
zulässig
zum beispiel
zum einsatz kommen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان