Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1.electrode
2.welding electrode
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
الکترود
( ا-ل-ک-ت-ر-و-د )
1
electrode
مادهای رسانا که از یک طرف به بخش فلزی و از طرف دیگر به بخش غیرفلزی در یک مدار الکتریکی وصل میشود و میان آنها ارتباط برقرار میکند.
electrode
/ɪˈlektroʊd/
/ɪˈlektrəʊd/
2
welding electrode
الکترود جوشکاری یا سیم جوش؛ مفتول فلزی یا گرافیتی که دورتادور آن را به پوششی بهنام فلاکس احاطه میکند و جریان برق از آن عبور میکند.
welding electrode
/wˈɛldɪŋ ɪlˈɛktɹoʊd/
/wˈɛldɪŋ ɪlˈɛktɹəʊd/
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان