[عبارت]

a real character

/ə riəl ˈkɛrɪktər/

1 شخصیت جالبی داشتن آدم عجیبی بودن

  • 1.Ted's a real character - he's 70 now and still riding that motorbike.
    1. تد واقعاً شخصیت جالبی دارد - هفتاد سالش است و هنوز سوار آن موتورسیکلت می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان