[اسم]

aberration

/ˌæbəˈreɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 انحراف نا بهنجاری، گمراهی

معادل ها در دیکشنری فارسی: کج‌روی
مترادف و متضاد abnormality anomaly divergence
  • 1.economists said the figure was an aberration.
    1. اقتصاددانان گفتند (که) آن رقم یک انحراف بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان