Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اقتباس کردن
2 . سازگار کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to adapt
/əˈdæpt/
فعل گذرا
[گذشته: adapted]
[گذشته: adapted]
[گذشته کامل: adapted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
اقتباس کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اقتباس کردن
to adapt something for something
از چیزی برای چیزی اقتباس کردن
Three of her novels have been adapted for television.
از سه رمان او برای (ساخت) برنامه تلویزیونی اقتباس شدهاست.
2
سازگار کردن
وفق دادن، سازگار شدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خو گرفتن
انس گرفتن
مترادف و متضاد
adjust
to adapt something
چیزی را سازگار کردن
Many software companies have adapted popular programs to the new operating system.
بیشتر شرکتهای نرمافزاری برنامههای محبوب را برای سیستم عاملهای جدید سازگار کردهاند.
to adapt to something
با چیزی سازگار شدن
We have had to adapt quickly to the new system.
ما باید به سرعت به سیستم جدید سازگار شویم [وفق پیدا کنیم].
to adapt somebody to something
کسی را به چیزی وفق دادن
It took him a while to adapt himself to his new surroundings.
مدتی طول کشید تا او خود را به محیط جدیدش وفق دهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
adance
adams
adamantine
adamant
adam's apple
adaptability
adaptable
adaptation
adapted
adapter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان