Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آلبوم (عکس، موسیقی و...)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
album
/ˈæl.bəm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آلبوم (عکس، موسیقی و...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آلبوم
جنگ
آلبوم
1.We looked through his photo albums together.
1. ما با همدیگر به آلبوم عکسش نگاه کردیم.
the band’s latest album
جدیدترین آلبوم موسیقی گروه
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
albinotic
albino
albinistic
albinism
albinic
albumen
alca torda
alcedinidae
alces alces
alcohol
کلمات نزدیک
albite
albino
alberto
alberta
albert
albumen
albumin
alchemical
alchemist
alchemy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان