[اسم]

algebra

/ˈælʤəbrə/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جبر (ریاضی)

معادل ها در دیکشنری فارسی: جبر
  • 1.algebra is hard for me, and I hate it.
    1. جبر برای من سخت است و از آن متنفرم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان