[اسم]

armor

/ˈɑrmər/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 زره (جنگ‌افزار)

معادل ها در دیکشنری فارسی: جوشن زره
a suit of armor
لباسی از زره [یک لباس زرهی]

2 وسایل نقلیه زره‌ای (نظامی)

3 لایه حفاظی (جانورشناسی و گیاه‌شناسی)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان