[اسم]

art therapy

/ˌɑːrt ˈθerəpi/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 هنردرمانی

  • 1.I'd like to do art therapy with children.
    1. من دوست دارم با بچه ها هنردرمانی انجام دهم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان