[عبارت]

as close as stink on shit

/æz klˈoʊs æz stˈɪŋk ˌɑːn ʃˈɪt/

1 خیلی نزدیک (رابطه) جدانشدنی

culturally sensitive informal

مترادف و متضاد close inseparable

1.I haven't talked to Patty in years, but we were close as stink on shit as kids.

1. سال‌هاست که با "پتی" حرف نزده‌ام، اما وقتی که بچه بودیم، جدانشدنی بودیم.
2.If anyone knows where John is hiding, it's Marty. Those two are as close as stink on shit.

2. اگر کسی بداند که "جان" کجا پنهان شده است، آن "مارتی" است. آن دو خیلی نزدیک به هم هستند.