[قید]

at first

/æt fɜrst/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 در ابتدا اوایل

معادل ها در دیکشنری فارسی: مقدمتا ابتدا
مترادف و متضاد in the beginning at last
  • 1.At first i thought she is married.
    1. در ابتدا فکر کردم که او متاهل است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان