[اسم]

athlete

/ˈæθˌliːt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ورزشکار

معادل ها در دیکشنری فارسی: ورزشکار
مترادف و متضاد jock player sportsperson
  • 1.He became a professional athlete at the age of 16.
    1. او در سن 16 سالگی یک ورزشکار حرفه‌ای شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان