Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مدرک کارشناسی رشتههای علوم انسانی
2 . روح (مصر باستان)
3 . (شرکت هواپیمایی) بریتیش ایرویز
4 . باریم (عنصر شیمیایی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
BA
(Bachelor of Arts)
/bi-eɪ/
قابل شمارش
1
مدرک کارشناسی رشتههای علوم انسانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مدرک کارشناسی
کارشناسی
لیسانس
to be a BA
کارشناس یکی از رشتههای علوم انسانی بودن
He is a BA in French.
او کارشناس رشته فرانسه است.
to have a BA
کارشناسی یکی از رشتههای علوم انسانی را داشتن
He has a BA in French.
او در رشته فرانسه کارشناسی دارد.
to do a BA
کارشناسی یکی از رشتههای علوم انسانی را خواندن
He did a BA in French.
او کارشناسی رشته فرانسه را خوانده است.
[اسم]
ba
/bɑː/
قابل شمارش
1
روح (مصر باستان)
[اسم]
BA
(British Airways)
/bi eɪ/
غیرقابل شمارش
1
(شرکت هواپیمایی) بریتیش ایرویز
[اسم]
Ba
(barium)
/bi eɪ/
غیرقابل شمارش
1
باریم (عنصر شیمیایی)
تصاویر
کلمات نزدیک
b.c.
b-road
b-movie
b-list
b & b
baa
baaing
baal
baba
babak
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان