Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پودر بچه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
baby powder
/bˈeɪbi pˈaʊdɚ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پودر بچه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پودر بچه
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
baby pink
baby onion
baby oil
baby monitor
baby lotion
baby quilt
baby shoe
baby sitting
baby sling
baby spoon
کلمات نزدیک
baby clothes
baby carrier
baby carriage
baby boy
baby bottle
baby talk
baby tooth
baby-faced
baby-sit
baby-sitter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان