Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کنارهگیری کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to back off
/bæk ɔf/
فعل ناگذر
[گذشته: backed off]
[گذشته: backed off]
[گذشته کامل: backed off]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کنارهگیری کردن
کنار کشیدن
1.The government backed off from a confrontation.
1. دولت از رودررویی کنارهگیری کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
back entrance
back end
back down
back door
back brace
back on the rails
back on track
back out
back pack
back saw
کلمات نزدیک
ask round
ask over
ask out
allow for
page through
back onto
bang into
bargain for
bargain on
barrack for
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان