[قید]

backstage

/ˌbækˈsteɪdʒ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پشت صحنه

  • 1.After the show, we were allowed to go backstage to meet the cast.
    1. بعد از نمایش، به ما اجازه دادند تا به پشت صحنه برویم و با هنرپیشگان ملاقات کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان