Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آزادی انجام هر کاری را داشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
be footloose
/bi ˈfʊtˌlus/
1
آزادی انجام هر کاری را داشتن
توانایی انجام هر کاری را داشتن
informal
1.Now that he is divorced, he is footloose.
1. الان که طلاق گرفته است، آزادی انجام هر کاری را دارد [هر کاری که دلش بخواهد میتواند انجام بدهد].
تصاویر
کلمات نزدیک
be doomed to failure
be cruel to be kind
be concerned about
be charged with a crime
be cast down
be frightened of one's shadow
be getting at something
be happily married
be heading for
be hurting
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان