Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (به سوی چیزی) حرکت کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to be heading for
/bi ˈhɛdɪŋ fɔr/
فعل گذرا
صرف فعل
1
(به سوی چیزی) حرکت کردن
(با وضعیت بد) مواجه شدن
1.The country is heading for recession.
1. این کشور به سوی رکود اقتصادی در حال حرکت است.
2.They're heading for disaster if they're not careful.
2. آنها با فاجعه مواجه خواهند شد، اگر مواظب نباشند.
تصاویر
کلمات نزدیک
be happily married
be getting at something
be frightened of one's shadow
be footloose
be doomed to failure
be hurting
be in charge
be in hog heaven
be in seventh heaven
be in someone's neck of the woods
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان