Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . قرار بود ...
2 . باید
3 . مردم میگویند ...
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
be supposed to
/bi səˈpoʊzd tu/
1
قرار بود ...
1.I thought we were supposed to be paid today.
1. فکر کردم امروز قرار بود حقوق بگیریم.
2
باید
ملزم بودن
1.You're supposed to buy a ticket, but not many people do.
1. همه باید بلیت بخرند، اما خیلی از مردم این کار را نمیکنند.
3
مردم میگویند ...
شنیدهام که ...
1.This is supposed to be a good restaurant.
1. مردم میگویند این یک رستوران خوب است.
تصاویر
کلمات نزدیک
be stationed
be snowed under
be snowed in
be six of one, half a dozen of the other
be short of something
be that as it may
be the cat's whiskers
be the limit
be the straw that broke the camel's back
be through with
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان