[صفت]

bent

/bɛnt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more bent] [حالت عالی: most bent]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خمیده کج، خم شده

معادل ها در دیکشنری فارسی: خمیده کج
  • 1.Do this exercise with your knees bent.
    1. این تمرین را با زانو های خمیده انجام بده.
  • 2.This knife is bent.
    2. این چاقو کج [خم شده] است
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان