[عبارت]

big head

/bɪg hɛd/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مغرور از خود راضی

informal
مترادف و متضاد too big for one's breeches
  • 1.Let's not talk to John for a while. After he won the running race at school he has a big head.
    1. بیا یک مدتی با "جان" صحبت نکنیم. بعد از اینکه او مسابقه دو مدرسه را برده است خیلی مغرور شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان