Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . موج
2 . توده (ابر و ...)
3 . به اهتزاز درآمدن (در باد)
4 . بیرون زدن (به صورت موجموج)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
billow
/ˈbɪloʊ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
موج
خیزاب
مترادف و متضاد
wave
2
توده (ابر و ...)
حجم
مترادف و متضاد
mass
[فعل]
to billow
/ˈbɪloʊ/
فعل ناگذر
[گذشته: billowed]
[گذشته: billowed]
[گذشته کامل: billowed]
صرف فعل
3
به اهتزاز درآمدن (در باد)
تکان تکان خوردن (توسط باد و...)
1.The curtains billowed in the breeze.
1. پرده توسط نسیم تکان تکان میخورد.
4
بیرون زدن (به صورت موجموج)
بالا رفتن (دود و...)
1.There was smoke billowing out of the windows.
1. دود از پنجرهها (به شکل تودههای بزرگ) بیرون میزد.
تصاویر
کلمات نزدیک
billionth
billionaire
billion
billing
billie
billy
billy club
billy goat
billycock
bimbo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان