Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . زیستکره
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
biosphere
/ˈbaɪoʊsfɪr/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زیستکره
بیوسفر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بیوسفر
زیستکره
specialized
1.Birds, trees, and worms all thrive in the biosphere.
1. پرندگان، درختان و کرمها همگی میتوانند در بیوسفر رشد کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
bios
biopsy
biopic
biophysics
biometry
biotechnology
bioterrorism
biotic
biotype
bipartisan
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان