[صفت]

black-and-blue

/blæk-ænd-blu/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more black-and-blue] [حالت عالی: most black-and-blue]

1 سیاه و کبود

  • 1.The parents had punished the child black-and-blue.
    1. پدر و مادر بچه را به منظور تنبیه سیاه و کبود کرده بودند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان